کد مطلب:212651 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:49

محمد بن بشیر
كشی گفته: او زمانی از اصحاب حضرت موسی بن جعفر (ع) بوده. محمد بن بشیر شعبده بازی می كرد. یارانش می گفتند كه حضرت كاظم (ع) از دنیا رحلت نكرده و محبوس نگشته، بلكه غایت و پوشیده شده و او همان مهدی قائم است كه از چشم خلق پوشیده است؛ و آن حضرت در غیبت خود محمد بن بشیر را جانشین و خلیفه و وصی خود قرار داده، و نه تنها مهرش را به او واگذار نموده، بكله تمام كارهایش را به وی تفویض فرموده، و محمد بن بشیر امام بعد از اوست. [1] .



[ صفحه 70]



او و یارانش می گفتند كه (العیاذ بالله) امام رضا (ع) و ائمه بعد از او كه ادعای امامت كردند، دروغ می گفتند و هر كس قائل به امامت ایشان گردد، خونش حلال و مالش مباح است.

اعتقاد او و پیروانش بر آن بود كه نماز و روزه واجب است، لیكن سایر فرائض همچون زكات و حج را منكرند. آنان قائل به اباحه محارم و فروج و غلمان اند و به آیه «او یزوجهم ذكرانا و اناثا» [2] استدلال كرده اند.

آنان همچنین قائل به تناسخ اند و امامان در نظر آنان یكی بیش نیست و همان یكی، از بدنی به بدن دیگر منتقل می گردد. بین آنان مواسات واجب است در هر چه كه شخص مالك شود. و می گویند كه هر كس وصیت كند چیزی را در راه خدا بپردازند، باید به سمیع بن محمد بن بشیر و اوصیاء او پرداخت شود.

پاره ای از آنان عقیده داشتن كه - العیاذ بالله - محمد (ص) پروردگار است و او «لم یلد و لم یولد» است و در حجاب ها پنهان شده و هر كس نسبت خود را به او برساند دروغ گو و مفتری است نو آیه «و قالت الیهود و النصاری نحن ابناء اله و احباؤه» [3] شامل اوست.

خود محمد بن بشیر بعدا به امام هفتم (ع) نسبت ربوبیت داد و خودش ا پیغمبر دانست. او از حریر صورتی شبیه به صورت حضرت موسی بن جعفر (ع) درست كرده بود و به اصحاب خود می گفت كه موسی بن جعفر (ع) نزد من است، می خواهید من او را به مشا بنمایانم؟ می گفتند: بلی. پس ایشان را در اتاقی دیگر می برد و اول می گفت خوب تماشا كنید، در اینجا به غیر از شما كسی هست یا نه؟ می گفتند: نه، كسی نیست. آن گاه ایشان را بیرون می نمود كه آن حضرت ایستاده، در این حال اصحاب خود را می طلبید، لیكن اجازه نزدیك شدن به ایشان نمی داد، و آنان از دور تماشا می نمودند و خودش نزدیك صورت می ایستاد و وانمود می كرد كه در حال گفتگو با آن صورت است.

او مدتی مردم را این گونه گمراه می نمود، تا آخر الامر، خلیفه عباسی او را به سخت تر وجهی بكشت و نفرین حضرت كاظم (ع) در حق او مستجاب شد. زیرا آن حضرت از خدا خواسته بود كه سوزش آهن را نصیب محمد بن بشیر



[ صفحه 71]



نماید. [4] .

علی بن ابی حمزه گوید: امام كاظم (ع) فرمود: هر كه به ما دروغ بندد، خداوند به او سوزش آهن را بچشاند: بنان بر حضرت علی بن الحسین (ع) دروغ بست، و مغیره بر حضرت باقر (ع) دروغ بست، و ابوالخطاب بر حضرت صادق (ع) دروغ بست، و هر یك به قتل رسیدند؛ و محمد بن بشیر ملعون بر من دروغ بست. من از او به سوی خدا بیزاری می جویم، آن گاه دعا فرمود و گفت: «اللهم انی ابرء الیك مما یدعیه فی محمد بن بشیر اللهم ارحنی منه اللهم انی اسئلك ان تخلصنی من هذا الرجس النجس محمد بن بشیر فقد شارك الشیطان اباه فی رحم امه» - بارالها، من به سوی تو از آن چه محمد بن بشیر درباره ی من ادعا می كند، بیزاری می جویم، بارالها مرا از دست او راحت ساز، بارالها از تو می خواهم مرا خلاص كنی از این رجس ناپاك، محمد بن بشیر كه شیطان با پدرش در انعقاد نطفه او شركت كرده.

علی بن ابی حمزه گوید: ندیدم كشته ای را كه مانند او به شكنجه و زجر كشته گردد. [5] .

سعد بن عبدالله قمی، از محمد بن عبدالله مسمعی، از علی بن حدید مدائنی،روایت كرده كه گفت: شنیدم از كسی كه به امام هفتم (ع) عرض كرد: محمد بن بشیر می گوید كه شما، موسی بن جعفری كه امام ما است و حجت بین ما و خداوند است، نیستید!!! حضرت سه مرتبه فرمود: خدا او را لعنت كند و به او سوزش آهن را بچشناند و به بدترین وجهی او را بكشد. به حضرت گفتم: فدایت گردم، با این كلامی كه از او شنیدم آیا ریختن خونش بر من حلال است، همچنان كه ریختن خون دشنام دهنده به پیغمبر و امام حلال است؟ حضرت فرمود: بلی به خدا حلال است، به خدا حلال است ریختن خون او برای تو و هر كس كه این كلام را از او بشنود. [6] .


[1] رجال كشي، ص 405.

[2] سوره شوري، آيه 50.

[3] سوره ي مائده، آيه 18 - يهود و نصاري گفتند: ما پسران خدا و دوستان اوييم.

[4] رجال كشي، ص 406.

[5] اختيار معرفة الرجال، ص 482.

[6] رجال كشي، ص 408.